سوال از خانم 28 ساله: این مطب در مورد خیلی از مردها صدق میکنه که وقت خرج کردن و خرید کردن احساس و برخورد خوبی ندارن اما خودشون همچین نظری رو اصلا قبول ندارن و رد میکنن اما در واقع غیر از این هست و چنین خصیصه ای رو به شدت میشه در رفتارشون واضح دید!!!!
----------------------------------------------------------------
باید دید که این موضوع چقدر برای شما اهمیت داره و چرا. احتمالا شما در
محیطی بودی که مشکلات مالی نبوده یا کم بوده. به هر حال اگر اینطوری هست
باید مردی را انتخاب کنی که مشکلات مالی نداشته باشه. ولی کلا در این شرایط
که تورم زیاده همه مردها خرجها را کنترل میکنند .به نظر من ارزشهای دیگری
را در پیش گیر مثل عشق و صفا و در کل همراه بودن. که با اینهاست که آدم از
زندگی خسته نمیشود .
منبع:نظر مدیر وبلاگ و اعضای سایت کلوب
این موضوع کلی نیست ولی وجود داره. دلایلی که میارن شوخی و سرگرمی است و ممکن مشکلات شخصیتی و تربیتی هم در افراد وجود داشته باشه .چون انسان فهیم و با شخصیت به همه آفریدگان خدا با دیده احترام و عشق مینگرد.
انسان معتمد با خودش و دیگری روراست است و صادق .اهل سر کار گذاشتن نیست. در جهت خودسازی و زیباییهای باطنی گام برمیدارد و همواره خیر خواه است و در عمل هم میتواند ثابت کند و البته عمل مهمتر از حرف است.
منبع:نظر مدیر وبلاگ
آقای ۳۱ ساله:با خانمی آشنا شدم بد جور بهم وابسته شده ولی قیافش به دلم ننشسته از اولم بهش گفتم
الان نمی دونم چکارش کنم.نمی دونم سرکارم یا واقعیه ولی من حرفاشو جدی گرفتم چکار کنم ولش کنم یا بمونم اینم بگم فاصله مکانی و تحصیلی ما از هم زیاده وتقریبا میشه گفت فقط یه کم همو دیدیم .
-----------------------------------------------------
بهتره آدم با خودش صادق باشه . ظاهر یک امر نسبی است یعنی فردی ظاهر خاصی نداره ولی به دل اون طرف میشینه . این یک قانون طبیعی است که برای امری مثل ازدواج این مرد است که بیشتر باید زن را دوست بدارد و از جهات بسیاری بپذیرد که البته یکی از آنها فقط ظاهر است. این دو باید بالاخره سالها در کنار هم احساس آرامش کنند.شما هم بالاخره جمع بندی کنید و حاصل آن را در نظر بگیرید نه فقط ظاهر را.
در اینجا صحبت من با جماعت هم جنس باز نیست .به نظر من اینها مشکلات فکری و تربیتی دارند و چون بر آتش غریزه دامن میزنند و راهی برای تخلیه خود پیدا نمیکنند فکر میکنند از این طریق راهی برای ارضا خود پیدا میکنند .شاید ندانند که این راه طبیعی ارضا نیست و ممکن است صدمات شخصیتی و یا در آینده در زندگی زناشویی ببینند.
اگر از این گروه بگذریم از نظر جامعه شناسی و روابط زن و مرد دلیل گرایش مردها به سکس چیست؟
یعنی وقتی که عشق زیباتر و راضی کننده تر است چرا گرایش به سکس در جامعه و مردها زیاد
شده ؟
به نظر من یک دلیل آن دردسرهایی است که عشق دارد .هیچ تضمینی نیست که عاشق کسی بشوی و این عشق دوطرفه بشود .بخصوص در این زمانه هر چه قدر خوب و صادق باشی اصلا معلوم نیست که طرف مقابلت معیارهایش با تو جور در بیاد و رابطه ای شکل بگیرد.
جدا از این که خود رابطه هم زحمت خودش را دارد و باید برای آن وقت گذاشت و دنبال یافتن اشتراکات بود تا عشق و تناسب واقعی پیدا شود.که متاسفانه این صبر و حوصله در جوانان ما کم شده است.
ولی در مقابل سکس این زحمتها را ندارد علاقه دو نفر به این موضوع کافی است که یک زن و مرد را به هم نزدیک کند.
جالب اینکه اگر به عمق میل جنسی نگاه کنیم با توجه به اینکه انسان با حیوان کاملا یکسان نیست و برای انسان تفکر و تخیل هم در نگاه و میل جنسی او تاثیر دارد تلاش ها حتی ناخود آگاه
بسوی خالی شدن ذهن از افکار روزانه و فاصله گرفتن از این دنیا و ستودن خالق است که این میل
و انرژی را در انسانها قرار داده است. یعنی عطش انسان در واقع برای این چیزهاست ولی برای انسان اینطور وانمود میشود که این خود سکس است که جذاب و مهم است.
پس یک راه برای انسانهای مقیدی که دوست ندارند به حرامهایی چون خود ارضایی و زنا بیافتند
این است که نگاه خود را بلندتر کنند و در مرحله انرژی جنسی و سکس نمانند و آن را تبدیل به انرژی عشق و سپاسگذاری کنند.یکی از عرفا مراقبه روی انرژی جنسی را (البته نه تخیلات سکسی ) دروازه ورود به جهان های بالاتر و آگاهی های برتر میداند.
سخنی که راجع به عشق و دردسرهایش گفته شد سیاهنمایی راجع به عشق زن ومرد نبود
چرا که آنقدر زیبایی دارد که حتی رویای آن هم خوب است.
- با دیدن هر زیبا رویی میتوان کمی فراتر رفت و زیبا آفرین را دید و ستود.
- جوانی که احساس میکند توان جنسی بالایی دارد میتواند با کمی آگاهی از این سطح انرژی
فراتر رفته این انرژی را تبدیل به انرژی عشق کند چون انرژی در جهان از بین نمیرود و قابل تبدیل
به انرزی دیگری است.
- ذر هر گونه احساس تنهایی و نیافتن یاری میتوان فرا تر رفت و احساس یکی بودن با جهان
و همه موجودات کرد در این حالت عشقی خالصانه نصیب انسان میشود.
-هنگام قدم زدن در خیابان در میان مردمان حتی تنها میتوان فراتر رفت و کل بشریت و جامعه و
اینکه همه خواه ناخواه رو بسوی خدا دارند را برای خود تداعی کرد.
- در یک رابطه عشقی به جای فقط به هم رسیدن و ایجاد وابستگی میتوان خاصیت بالا رفتن با عشق و خلوص یافتن با عشق را منش خود قرار داد.
سوال از آقای ۲۴ ساله:ازدواج با دختر شهر دیگه بده ؟ چطوره ؟
----------------------------------------------------
من تجربه 32 ساله خودمو میگم و خودت میتونی نتیجه بگیری
تو این مدت در رفت و آمد بین 2 شهر بودم و سختی های زیادی کشیدم تقدیر هنوز دست از سر من نکشیده و اینبار دخترم همین وضع را پیدا کرده اینو که میگن تفاهم باشه همه چی حله اصلا قبول ندارم با تفاهم نمیشه احساس دلتنگی کسی رو در سینه خفه کردشهر طرف باشی باید خودت دنبال خانواده و مشکلات و خوبی ها و خوشی هاشون باشی و برعکسش هم همینه اینو مطمئن باش که سختی های زیادی در پیش خواهی داشت خود دانی موفق باشید
آرامش و رشد به نظر من مهمترین چیزها هستند برای یک مرد که البته باید بدانیم اینها با توجه به موارد هم کفو بودن ایجاد میشوند. یعنی اینطور نیست که یک مرد با هر زنی احساس ارامش کند. ممکن است برای مرد عشق در ازدواج هم مهم باشد که البته باید بداند و تلاش کرده باشد که در خود ظرفیت لازم برای حفظ زیباییها و عشق را ایجاد کرده و توسعه دهد.
مرد ۴۰ ساله:شده یکیو دوست داشته باشی ولی از بد روزگار مجبور باشی با یکی دیگه زندگی کنی؟اونم به اندازه تمام عمر.میخوام بدونم اینطور افراد کم هستن یا زیاد؟میشه با این وضع ادامه داد یا اینکه راه دیگه ای رو باید رفت؟
---------------------------------------------------------
باید بر خود و احساسات خود شناخت کافی داشت و ریشه این احساسات را هم دانست .درست است که اینها نیاز هستند ولی همه زندگی نیستند و انسان همانطور که میتواند با یک نفر احساس در آمیخته شدن و یکی بودن بکند میتواند با همه جهان و خدا رابطه نزدیک و رو به رشد داشته باشد که برای این نگرش البته باید ظرفیت کافی هم در خود ایجاد کرد.
به قول یگی از بزرگان برای یک ازدواج بیرونی موفق باید اول یک ازدواج درونی موفق داشت.
چرا صیغه که یک امر شرعی محسوب میشه خانومایی مطلقه و یا بیوه از اون دوری میکنن دلیلش چی خدا که حلالش کرده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-----------------------------------------------------
باید پذیرفت که در صیغه هم یه رابطه هست و در یه رابطه کسی نباید ضرر کنه. یه زن باید به آن میزان از آگاهی و رضایت برسه که این کار براش مفید یا بی ضرر باشه .یه زن همچنین دنبال کسی میگرده که به او به عنوان یه انسان با شعور نگاه کنه نه یک کالا و وسیله لذت .یه زن ممکنه اینکار را به دلایل مالی بکنه در کنارش لذت هم ببره و یه زن ممکنه این کار را فقط در جهت غریزه و لذت انجام بده یعنی هدفی جز این نداره بخصوص زنهایی که ذاتا خیلی گرم هستند اینکار باعث تعدیل غریزه میشه.
منبع: نظر مدیر وبلاگ و دیگر اعضای سایت کلوب
خانم ۲۲ ساله:میخوام بدونم اگه جنس مخالفی از ادد لیستتون بهتون پیشنهاد دوستی قبل از ازدواج بده چه جوابی بش میدین؟
منظورم اینه که از نظر شما انتخاب شریک زندگی از کلوب و کلا اینترنت چجوریاس درسته یا غلطه؟
اونایی که قبول دارن و ندارن خواهشا با دلیل بگن....
--------------------------------------------------------
آشنایی یک مرحله بعد از برخورد دو نفر به هم هست. اینجا فقط میتونه محلی برای برخورد باشه و چه فرقی میکنه! اینترنت ابزاریه برای افزایش سطح دسترسی و شما میتونید اینجا با کسانی برخورد بکنید که شاید در بیرون هیچوقت برخوردی نداشته باشید. مگه کسی که مثلا شمارو بیرون میبینه میپسنده شماره میده یا محل زندگیتونو میشناسه خانوادشو میفرسته کاری متفاوت از نت انجام میده؟ و چه بسیار فامیل یا همکلاسیهایی که ازدواج کردن و جدا شدن! پس اینجا میشه برخورد کرد همین. بقیه کارا باید مثل ازدواجهای دیگه باشه. اشنایی حتما باید با اطلاع خانواده باشه و همه اشنا یشن چون ارتباط غیر رسمی احساس کاذب هم بوجود میاره و احتمال اشتباهش زیاده. اینجا برای برخورد دو نفر با هم هیچ تفاوتی با بقیه جاها نداره. مهم بقیه مراحل هست. البته امکان نادرست بودن اطلاعات در اینجا بیشتره که اینم باز محدود به اینجاست و در اشنایی دیگه خدا به ادم عقل داده .
خانم ۲۳ ساله:برای جلوگیری از وابستگی احساسی به کسی که دوستش دارم چیکارکنم؟
---------------------------------------------------------
برای انسان رشد یافته وابستگی بی معنی است ولی دلبستگی در جای خود و عشق نه وابستگی زیباست آنوقت که باعث صفا درونی و رشد شود و به زیباییها ی طرف و یک رابطه توجه شود. باید واقع بین بود و همه یک انسان را دید نه فقط قوتهایش را.
یک قدم اساس هم اینه که زن خود را بشناسه یعنی بدونه که زنهای مختلفی از نظر رفتار ارتباطی و شخصیت هستند و بدونه که اون از کدام دسته است و اینطوری با شناخت از خود رفتار در زندگی و رابطه ها براش ملموستر میشه.
خانم ۲۳ ساله :برای موفقیت در یک رابطه منطقی ترین راه چیه؟
کسی رو که صادقانه دوسش داری ولی به عنوان یک دوست!واونم اینو درک میکنه ولی دایم بحث به جاهایی میکشه که باعث دلبستگی روانی بیشتر میشه.چیکار کنم که هم داشته باشمش و هم بعد از رفتنش نابود نشم؟غرورم هم خرد نشه؟
---------------------------------------------
اگر بدونیم که بر اساس گفته یکی از بزرگان یک رابطه ایده ال همیشه بین دو انسانی که هر کدام به تنهایی راضی و خشنود هستند شکل میگیره ایا قبول میکنید که رابطه های خوب و بی مشکل هم خیلی کمه. یعنی دو انسان به دلیل اینکه به اندازه کافی رشد نکرده اند و هر کدام نیازهای و رویاهایی دارند و از طرفی هر کدام ممکن است اهداف و نگرشهای مختلف به یک رابطه داشته باشند یا شناختشان از جنس مخالف کافی نباشه پس
میشه گفت روابط ایده ال خیلی خیلی کمه.
از طرفی باید دانست بخصوص برای یک دختر با ازدواج است که تمام خواستها و نیازهای درونی پوشش داده میشه و یه اطمینان خاطری براش ایجاد میشه.البته باید دانست در هر رابطه ای ممکن است فوایدی باشه و فواید آن بر میگرده به اهداف روشنی که هر دو صادقانه با خود و دیگری تعیین میکنند.
خانم ۲۱ ساله:میخوام مجرد بمونم این اشتباهه؟
-----------------------------
برای ازدواج باید نیاز درونی عمیق احساس کرد و همینطور توانایی ارتباط متقابل و سازنده خود را با دیگری سنجید باید دید میتوانیم همراه خوبی باشیم یا نه و تمایلات خودخواهانه بیشتر است در ما تا تمایلات دیگر خواهی و فداکاری.
در ازدواج باید شباهتها بیشتر از تفاوتها باشد که در این صورت رابطه سیال و حس عشق و یکی شدن ایجاد میشود در سایه ارتباط با معبود.
منبع:نظر مدیر وبلاگ و دیگر اعضای سایت کلوب
مهریه ضمانتی برای تعهد مرد نسبت به همسر خویش است.
اما هرچه این مهریه بالاتر باشد نشان از عدم اعتماد زوجه به همسر خویش است و هرچه پایینتر باشد نیز از بابت ضمانت کاسته میشود.
لذا مهریه باید مقداری معقول باشد.
دوستان به مواردی اشاره کردند که خوب بود ولی من از منظر دیگری میخوام به این موضوع اشاره کنم با توجه به اینکه سوال کننده خانم است .ایشون صحبت از عشق کرده ولی ایا عشق و عاشق شدن برای دختر خوب است یانه ؟.حتما عشق چیز خوب و زیبایی است نشاندهنده این است که انسان میتواند از خود فراتر رود و خودخواه نباشد ولی قانون طبیعی خداوند میگوید که اول این مرد است که باید عاشق زن لطافتها و زیباییهای درون او بشود و این مرد است که اول باید خود را بسازد که شایسته عشق زن شود تا بدین وسیله روح پر از لطافت او دچار آسیبها نشودو همه چیز آنگونه شود که باید بشود.
سوال سختی پرسیدی خیلیها دنبال جوابشن
یکی میگه خانواده یکی میگه تو دانشگاه یکی میگه سرکار یکی میگه تو همسایه ها
اما من میگم پیدا کردنش یه بحثه مناسبترین بودنش یه بحث دیگه
شما میتونی شریک زندگیتو تو کوه ، پارک، همسایه ها ، اقوام انتخاب کنی اما این که مناسبترینش باشه بستگی به اون شرایط و طرز تفکر شما داره که این رو هم با مشاوره با خانواده و دوستان که از شما شناخت خوبی دارن میتونی حل کنی.
زن اگر برای نفقه شاکی باشد ولی مرد ادعا کند میدم دادگاه حرف کدام را قبول میکند و چگونه اثبات میکند؟
--------------------------------------------------
همانگونه که می دانید اصل بر برائت است پس مرد تبرئه است مگر اینکه خلاف آن ثابت بشه ، پس زنی که مدعی عدم پرداخت نفقه است ، مدعی حساب می شود و اثبات ادعا به عهده اوست ، زن باید با شهادت شهود و یا دلایلی که بتواند وجدان دادرس را قانع کند ،ادعای خود را به اثبات برساند .
بر خلاف نظر شماره 1 زنهایی که از مرد بدشون میاد دیگه ازدواج نمیکنن. نیاز جنسی زنها هم کلا با مردا متفاوته چون زن روابط جنسی رو با عواطف مخلوط میکنه به نظر من اکثر زنهای صیغه ای از روی ناچاری و برای برآورده کردن نیاز های مالی ازدواج میکنن وبقیه هم بخاطر تنهایی و علاقه به اشخاصی که امکان ازدواج دایم باهاشون فراهم نیست (مثلا زن دارن) تن به این کار میدن. کمتر زنی بخاطر مسایل جنسی ازدواج موقت میکنه.
خوب معلومه چون قبل از ازدواج میخوان خودشونو جوری نشون بدن که طرف مقابل دوست داره وقتی که خرشون از پل گذشت میشن همونی که بودن اونوقته که بهم دیگه میگن تو چقدر عوض شدی...........!!؟؟
خانم ۲۳ ساله:با پسری به قصدازدواج دوست شدم و خیلی منطقی و باشعور به نظر میرسید و تمام شرایط برای ازدواجو از اول هم داشت ولی برعکس من نداشتم و الان هم ندارم و همه چیز از زندگیهای همو میدونیم ولی بخاطراینکه درخواستش را برای.........(گفتنی نیست خودتون حتما حدس میزنید)رد کردم داره کارمون به تموم شدن میرسه،هم نمیتونم خواسته اش را قبول کنم وهم نمیخام از دستش بدم،چیکارکنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
--------------------------------
عجیبه که شما قضایا را وارونه میبینی .این آقاست که از ازدواج و روابط زن و مرد چیزی نمیدونه و شما برای خود از ایشون بتی ساختی. ایشون هنوز از مرحله جذابیت سکس عبور نکرده و وارد عشق نشده و عشق را زیباتر نمیدونه بعد شما میگی آمادگی ازدواج داره؟با منطق و تجربه من جور در نمیادو نظر دیگران هم همینه.
منبع:نظر مدیر وبلاگ
یه خانم: ما7ساله که عاشق هم هستیم الان که تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم با مخالفت شدید خوانواده پسر روبرو شدیم شرایط هم طوریه که نمیتونه از خوانوادش بگذره و جدا شدن هم خیلی واسمون سخته خصوصا واسه من کسی میتونه تو این زمینه مارو راهنمایی کنه؟
-----------------------------------------
مخالفت های خانواده اش به چه علته؟ هیچ چیز بهتر از برخورد منطقی نیست. بهتره پسر با خانوادش منطقی صحبت کنه و ببینین دلیل مخالفت چیه. پسر هم دلایلی که برای ازدواج داره منطقی به آنها بگه و اینکه معیارهاش برای ازدواج و دلیل انتخاب دختر چه بوده.
در نهایت کسی از بزرگترهای فامیل واسطه بشه و خانواده پسر رو راضی کنه.
امیدوارم خدا کمکتون کنه و در کنارهم تا ابد شاد باشین.
سوال کننده مرد هست
اول از مادرت بخواه چون ارزوی تمام مادراست که پسرشون ازشون بخواد براش دنبال همسر بگردن این یعنی ارج نهادن به مادر
حالا اگر خواستی اینترنتی که البته درست نیست چون همش یا حرفه یا دروغ
یه سری با سایت خانواده امین بزن فقط ثبت نامش نتیه هزینه هم داره ولی بهترینه
اگر انسانهایی که در این سایتها هستند "معتبر" باشند پس تمام نتایجش هم معتبر خواهد بود!
اگر منطقی ولی هوشیار باشیم و نیز خودمان را خوب بشناسیم هر چیزی را خوب درک میکنیم و در جایگاه خودش قرار میدهیم.
عشق میشه گفت به رویا و توانایی فرا رفتن از خود و توانایی درک دیگری خیلی بستگی دارد. در این حالت فرد دوست دارد کسی را که ارزشش را دارد بستاید و خودش هم در کنار او رشد کند.
همه اینها در ازدواج هم میتواند باشد با لحاظ کردن اینکه در ازدواج باید منطقی هم بود و انتخاب درستی کرد و ظرفیتهای درونی را بالا برد تا همان حالت عشق و احترام حفظ بشه.
باید با کسی ازدواج کنه که بخاطر دوست داشتن و عشق از اون خواستگاری میکنه
نه اینکه بهش ترحم کرده و یا چون مثل خودشه مجبور به انتخابش شده باشه
آشنا شدن تو نت یا هر روش دیگر که غیر حضوری باشه میشه اما در مورد اعتماد باید خود طرف زرنگ باشه و گول دروغها رو نخوره ...ولی میشه با روش درست اعتماد کرد..چرا نشه
منبع:نظر اعضای سایت کلوب
صبور بودن و عجله نکردن چرا که ازدواج الزامات و اهدافی دارد که آنها را باید کم کم شناخت که به نظر من با بالا رفتن سن این شناختها بیشتر میشه .رو راست بودن با خود که دوستان به آن اشاره کردند.اولویت بندی کردن موارد مهم هم ضروری است چون از برخی چیزها میتوان گذشت ولی آن مورد باید یک امر فرعی باشه برای ما نه اصل.
منبع:نظر مدیر وبلاگ و اعضای سایت کلوب
دو چرخ دنده را در نظر بگیرید این دو باید شباهتهایی از نظر ظاهر و خصوصیات و دندانه ها باهم داشته باشند تا گردش خوبی داشته باشند روح دو انسان هم باید هم سنخ هم باشه تا رابطه ای روان و سیال بینشان شکل بگیره و اهداف ازدواج محقق بشه.
منبع: کتاب جریان هدایت الهی
من فوق لیسانس هستم و شاغل، تو دانشگاه هم هفته ای 2 ساعت تدریس دارم. رفتارم با همه مهربون هست و گذشته بدی هم ندارم. دختر معتقدی هستم و زیبایی هم در حدی که خدا دوست داشته بهم داده، در مجموع شرایط خوبی دارم ولی نمیدونم چرا بازم اصلا خواستگار ندارم.
-----------------------------------------------------
شاید شما این اواخر که شاغل شدید روابط اجتماعی بیشتری پیدا کرده اید.از طرفی شما وقتی اهداف ازدواج را بدانید و در ذهنتان داشته باشید دیگه خود ازدواج و فرد مود نظر در اولویت های بعدی هستند.
منبع:نظر مدیر وبلاگ و اعضای سایت کلوب:
http://www.cloob.com/answer/question/show/questionid/181211
اگر نخواهیم با الفاظ بازی کنیم میشه گفت دوست داشتن چیزی معمولی تر است کسی که با افکار و روحیاتمان جور باشد دوست داریم ولی عشق همیشه با حس تعهد به یک نفر و زیبایی که در رابطه وجود دارد همراه است . روحانی است انسان را به ماورا میبرد و رشد میدهد.
منبع:نظر مدیر وبلاگ
در کل انسان باید در این جهان رابطه خود را با خالق ایجاد و مستحکم کندو دنبال درک واقعیت ها باشد.چون واقعیتهای عمیق زیادی در جهان هست و ما از آنها بیخبریم.
منبع:نظر مدیر وبلاگ
محبت و عشق دادن چیزی یک طرفه نیست هر چقدر محبت کنی و عشق بدهی همانقدر دریافت میکنی ولی اگر عشق بدهی بی انتظار چیزی را هم از دست نداده ای بلکه ناشی از ظرفیت درونی توست.
منبع:نظر مدیر وبلاگ
این حالت در خانمها بیشتر است ولی در مردان هم هست و نشانی از بلوغ احساسی وسلامت فرده به نظر من.چون هر کسی دلتنگ نمیشه.
منبع:نظر مدیر وبلاگ و اعضای سایت کلوب
http://www.cloob.com/answer/question/show/questionid/185602
یک وقتی هم هست که کلا یک فردی رابطه مند نیست و اصولا دنیای یک زن را درک نمیکند.آنوقت باید در این رابطه بازنگری کرد.
منبع:نظر مدیر وبلاگ
http://www.cloob.com/answer/question/show/questionid/187823
دوست عزیز در مورد سوال شما باید عرض کنم با توجه به محیط دانشگاهی وافزایش سطح اگاهی افراد در آن محیط و گرایشها و سلایق مختلف افراد که توام با رشد وبلوغ و تکامل فیزیکی وعقلی دانشجویان است دید افراد بخصوص خانمها نسبت به مقوله ازدواج وسیعتر میگردد بنابراین از احساس خود که در سنین نوجوانی وجوانی فوران نموده کمتر استفاده وبیشتر از تجربیات وعقل خود استفاده مینمایند ضمن اینکه در مورد خانومها که مدرک تحصیلی خود وبالطبع ان دارای شغل مناسبی میشوند احساس استقلال مادی و توانایی علمی خود را پوئن بزرگی قلمداد مینمایند لذا برای انتخاب همسر آینده خود وسواس بیشتری اعمال مینمایند اما با گذشت زمان دچار استرس و گاها نگرانی از اینده موجب میشود غریب به اکثریت انها شرایط خود را ملا یمتر نمایند این مطلب را هم اضافه نمایم که خانواده و محیط فرهنگی وزندگی انها در نحوه تصمیم گیری خانمهای تحصییل کرده بسیار نقش آفرین است.
منبع:نظر عضو سایت کلوب
جدای از تفسیرهای دوستان واقعیت این هست که چه بد یا چه خوب این تو ذات ما خانمها هست که "خوانده" باشیم.در کل ما خانمها شروع کننده خوبی نیستیم و زمانی قدرتمند میشیم که بدونیم کسی به ما علاقه دارد،این رو به حساب بد یا خوب بودن یک فرهنگ نذاریم.در کل"عشق" از سوی هر جنسی اعلام بشه اتفاق خوشایندی هست و باید 6 دانگ حواس را برای پرورشش جمع کرد!
منبع:نظر عضو و اعضای سایت کلوب
عشق واقعی ، عشقیه که طرفت برای تو دل و جونشو بذاره و تو هم نخوای از این موقعیت سوء استفاده کنی .
عشق واقعی ، عشقیه که احترام گذاشتن به همدیگه رو دوطرف فراموش نکنن ( چه به خودشون چه به خانواده هاشون )
جلوی دیگران به هم بی احترامی نکنن و توی تنهایی بهم احترام بذارن .
منبع:نظر عضو سایت کلوب
عوامل زیادی به نظر من دخیل است خواست دو طرف رسیدن به سنی از نظر پختگی و یاری خداوند بطوری که انسان فکر می کنه اینجا شاید شانس هم دخیل باشه. به هر حال اینکه دو انسان که خیلی از نظر روحیات با هم نزدیک باشند مقابل هم قرار بگیرند میشه گفت کم پیش میاد پس اینجا هنر رابطه اهمیت پیدا میکنه .اینکه هر کدام در درک دیگری تلاش کنه و خود را بتونه جای دیگری بگذاره و دنیا را از پنجره نگاه او ببینه.
منبع:نظر مدیر وبلاگ
برای اینکه بخوای برای همیشه با کسی که خیلی دوسش داری، بمونی و ازت دلخور نشه، باید چه کارهایی انجام داد؟
-----------------------------------------------------
در ارتباط با جنس مخالف که فکر میکنم منظور شما هست اگر واقع بین باشیم و همینطور خانمی با روحیات و معیارهای ما در مسیرمان قرار بگیره غیر از توانایی ارتباط خوب و کلا درک خوب یک زن و نیز تقویت صفات خوب انسانی در خود که هر دختری طالب آن است باید گفت یک دختر جدای از همه اینها داشتن اهداف خوبی در رابطه مثل ازدواج را طالب است چون او را از همه جهات راضی میکنه و ابنکه تعهدات لازم هم در ازدواج وجود داره.
پس یه دختر بدون دادن تعهد خوب حالا هر چقدر هم در مواردی که گفت تلاش کنی برای همیشه باهات نمیمونه یا رابطه او در حد ارتباط ساده انسانی یا نهایتا تمجید و قدر شناسی خواهد بود.
منبع:نظر مدیر وبلاگ
عزیزم توی عقدنامه اگر قسمت ( انتخاب محل زندگی ) به زن واگذار بشه اون موقع پسر باید توی شهری زندگی کنه که زنش میخواد.
اگر هم با پدر مادرت تو یه شهر باشی که مشکلی نیس . ممکنه راهت دور باشه اما خب مهم اینه توی یه شهر باشین. یادت باشه ازدواج یعنی مستقل شدن . اگر هنوز خیلی وابسته ای بهتره اصلا ازدواج نکنی چون سخت میشه برات .
منبع:نظر اعضای سایت کلوب
ازدواجهای دانشجویی بدنیست در صورتی که آگاهانه باشه.اگرم پسرشغل مناسبی نداره میتونن اون مدت با هم محرم شن تا بعداز تموم شدن درسشون.هرچی باشه ازدواج دانشجویی بهتراز دوستی دانشجوییه.
منبع:نظر اعضای کلوب
عشق و یا ازدواج موفق ارزشهای وسیله ای دارند و خودشان هدف نیستند .البته ازدواج یک تعهد سنگین است و باید برای سلامت روان و یک رابطه درآن دقت کافی شود.
اینگونه نیست که اگر ازدواجی هم موفق نبود فرد احساس شکست در کل زندگی کند باید توانایی ها و ابعاد دیگر زندگی خود را تکمیل کند.
منبع:نظر مدیر وبلاگ و دیگر اعضای کلوب
میخوام نظر شما مخصوصا آقایون رو درمورد بیوفایی به همسر و خیانت بدونم
دلیلهاش...اصلا در کل نظرتون رو بگین
خیلی واسم مهمه نظر آقایون
لطفا جواب بدین
---------------------------------------------------
اگر ازدواج درست و صحیح صورت گرفته باشه یعنی با معیارهای درست و شناخت خوب دو طرف از خودشان و نیازهایشان و ایندو مکمل و نیمه هم باشند و نیز در خودسازی و شناخت جنس مخالف تلاش کرده باشند بخصوص مرد در درک دنیای پر از رمز و راز و لطیف زن تلاش کرده باشه قاعدتا بی وفایی پیش نمی یاد بخصوص اگراز نیازهای هم با خبر باشند.
منبع:نظر مدیر وبلاگ و اعضای سایت کلوب
http://www.cloob.com/answer/question/show/questionid/192998
برحسب تجربه کاری اکثر مواقع خیر چون نگاه یک پسر به این نوع روابط عاطفی نیست وهمیشه فکر میکند که دختر قبلا هم با کسی دیگری بوده ضمنا اگر ازدواجی هم صورت بگیرد غالبا با شک وتردید 2طرفه همراه خواهد بود.
منبع: نظر اعضای کلوب
http://www.cloob.com/answer/question/show/questionid/193444
رشد و رسیدن به ارامش در کنار دیگری , و درک زیباییهایی که به تنهایی میسر نیست و باید زحمت شناخت دیگری به عنوان هم کفو و همراه خود را به خود بدهیم.چون در ازدواج ایجاد رابطه درست مهم است باید هر کدام در شناخت جنس مخالف و دنیای او قبل و بعد از ازدواج تلاش کنند.
منبع:نظر مدیر وبلاگ
ایا دلبستگی میتونه یکی ازگزینه های زیرباشه؟
1/توهم
2/دلبستگی مفرط
3/یه احساس پاک که ازفطرت ادمها نشئت میگیره
4/عشق به دلیل ترشح هورمون های بدن انسان ونیازهای جنسی ایجادمیشود
جای تاسف داره که یک متخصص نمیاد تو کلوب و به سوالتی از این دست درست جواب بده. اما من در حد تجربه و مطالعه های خودم میگم:
عشق بین دو انسان با کم کم آشنا شدنشان با هم ایجاد میشه یعنی روح آنها به هم نزدیک میشه که اگر سنخیتهای روحی هم بینشان باشه خوب طبعا خیلی احساس نزدیکی با هم میکنند.تمام آنها که اگاهانه به هم عشق میورزند بخصوص یک مرد و زن برای نزدیکی روحیات و مکمل بودنشان است برای همین از دور بودن با هم می نالند .
عشق یک طرفه هم گاهی خوب است چون انسان می بیند طرف مقابل ارزش یاد کردن و توجه دارد البته تا حدی خوب است یعنی تا وقتی که اگاهانه بوده و باعث صفای روح و رشد شود.
عشق یک طرفه بهترین دلیل برای توانایی فرد برای فرا رفتن از خود و دور شدن از خودخواهی است.
منبع:نظر مدیر وبلاگ
لازمه ازدواج فراهم بودن بلوغ فکری و احساسی و توانایی برقراری رابطه درست و سازنده با طرف مقابل است و فراهم بودن نسبی شرایط مالی برای گذاران زندگی.
هر کس باید فراهم بودن این شرایط را در خود بسنجد و ببیند مشکلات شخصیتی که مخل یک رابطه است نداشته باشد.
در صورت لزوم از مشاوره مشاوران روانشناسی در این زمینه استفاده کند.
بالا رفتن سن پختگی هایی ایجاد میکند ولی ازدواج نیاز درونی است که با در نظر گرفتن واقعیتها
و اهداف مشخص باید انجام شود.
منبع:نظر مدیر وبلاگ
این از چیزهایی است که نمیشه تعمیم داد (هر چند واقعیت جامعه پول دوستی را در دخترها زیاد نشون میده)بستگی به نوع تربیت و نوع زندگی در خانوادهاش داره و بلوغ فکری و احساسیش.
اگر در خانواده خودش دچار کمبود ها بوده شاید بخواد که در زندگی مشترک خودش خیلی کمبود نداشته باشه.شاید در خانواده دچار کمبود بوده ولی به خاطر بلوغ فکری کسی را انتخاب میکنه که اگر الان وضعیت مالی خوبی نداره ولی اینده مالیش هم بهبود پیدا میکنه.
منبع:نظر مدیر وبلاگ و اعضای کلوب