دوستان به مواردی اشاره کردند که خوب بود ولی من از منظر دیگری میخوام به این موضوع اشاره کنم با توجه به اینکه سوال کننده خانم است .ایشون صحبت از عشق کرده ولی ایا عشق و عاشق شدن برای دختر خوب است یانه ؟.حتما عشق چیز خوب و زیبایی است نشاندهنده این است که انسان میتواند از خود فراتر رود و خودخواه نباشد ولی قانون طبیعی خداوند میگوید که اول این مرد است که باید عاشق زن لطافتها و زیباییهای درون او بشود و این مرد است که اول باید خود را بسازد که شایسته عشق زن شود تا بدین وسیله روح پر از لطافت او دچار آسیبها نشودو همه چیز آنگونه شود که باید بشود.
اگر منطقی ولی هوشیار باشیم و نیز خودمان را خوب بشناسیم هر چیزی را خوب درک میکنیم و در جایگاه خودش قرار میدهیم.
عشق میشه گفت به رویا و توانایی فرا رفتن از خود و توانایی درک دیگری خیلی بستگی دارد. در این حالت فرد دوست دارد کسی را که ارزشش را دارد بستاید و خودش هم در کنار او رشد کند.
همه اینها در ازدواج هم میتواند باشد با لحاظ کردن اینکه در ازدواج باید منطقی هم بود و انتخاب درستی کرد و ظرفیتهای درونی را بالا برد تا همان حالت عشق و احترام حفظ بشه.
خداوند میخواهد و کلا سنت خداوند این است که دو نیمه به هم برسند چون برکات بسیاری دارد.
از طرفی مفهوم عشق را باید از ازدواج تفکیک کرد. عشق ممکن است خیلی یکطرفه شود ولی همان هم خوب است صفاد هنده و بالا برنده است توانایی انسان است در فرا رفتن از خود. .عشق اصولا در دور و نزدیک شدنها معنی پیدا میکند چون تا از کسی به اندازه افی دور نشوی وجودش را نمیبینی.
به هر حال در نفس خود خیلی زیباست باید شاکر بود که خداوند ظرفیت درک آنرا به ما میدهد.
ازدواج قضیه اش فرق دارد باید اولا دو طرف ببینند چقدر همانند و نیمه هم هستند و از طرفی بعد از رسیدن آیا انقدر ظرفیت درونی خود را بالا برده اند که یکدیگر را ضایع نکنند یا خیر.
در کل عشق و ازدواج موفق خودشان وسیله های خوبی هستند و هدف نیستند.
منبع: نظر مدیر وبلاگ
عشق یک هدیه از جانب خداوند است که هر کس باید قدرش را بداند چون توانسته از خودش فراتر رود و زیباییهایی را در دیگری ببیند.ولی در ازدواج موارد هم کفو بودن را هم باید در نظر گرفت یعنی عشق فقط کافی نیست و مهارت ارتباطی دو طرف و نزدیکی خانواده و تحصیلات و رفتار اجتماعی که هر دو دارند هم در موفقیت ازدواج دخیل هستند.
منبع:
این سوال از دور و نزدیک شدنهای بسیار پیش از ازدواج ناشی میشود .نفس فاصله عشق را آتشین میکند حتی ممکن است این دو برای ازدواج مناسب هم نیز نباشند از نظر در نظر گرفتن همه معیارهای اصولی ازدواج ولی معمولا در این مواقع یک طرف یا هردو به خاطر فاصله موجود عشق بیشتری میورزند.
عشق بعد از ازدواج موقعی وجود دارد که اینها واقعا به اشتراکات هم و نزدیکی روحیاتشان
پی ببرند و اگاه شوند و ببینند هر دو مکمل هم هستند و نیازهای هم را پوشش میدهند
و راه رشد را هر دو در پیش گیرند.
منبع: نظر مدیر وبلاگ
چرا که عشق و علاقه هم نیاز به آبیاری و مراقبت دارد .اگر ازدواج درست صورت گرفته باشد مسایل حاشیه ای مثل دخالت دیگران نباید تاثیر گذار در زندگی آنها باشد و همواره باید احترام متقابل برقرار باشد و نیازهای هم را پوشش دهند.
ازدواج در سنین پایین به نظر من بیشتر دچار این وضعیت میشود.
منبع:نظر مدیر وبلاگ